آقای مهاجرانی بنا بر گفته شما, عبدالعلی بازرگان هم یا سلطنت طلب است،یا مارکسیست و یا از اعضای مجاهدین خلق
عطا الله مهاجراني وزير سابق ارشاد، در گفتگو با نشریه ی لبنانی الوطن عربی در سوالی در مورد آیت الله خامنه ای، ولایت فقیه و موضع جنبش سبز تصریح کرده است که :
جنبش سبز خواهان تغییر و درعین حال حفظ ولایت فقیه است. اما ولی فقیه باید در مقابل مجلس خبرگان [رهبری] پاسخگو باشد. ما معتقدیم که خامنه ای باید حساب پس دهد، زیرا در غیر این صورت خود را فراتر از مسایل جاری قرار می هد. لازم است که وی در مورد تمام تصمیماتی که اتخاذ می کند پاسخ دهد».
مهاجرانی تاکید می کند که شعار عزل آیت الله خامنه ای شعار نیروهای مسلمان جنبش سبز نیست بلکه این شعار عمدتا از طرف» نیروهای رادیکال» و بعضی «نیروهای حاشیه جنبش سبز مانند سلطنت طلبان، مارکسیست ها و مجاهدین خلق» مطرح می شود. وی در این مورد و در پاسخ به این سوال خبرنگار عرب که «چه کسی خواهان برکناری خامنه ای ست؟ و آیا جنبش سبز خواهان برکناری خامنه ای ست و یا خیر» می گوید: «خیر. این خواست بعضی نیروهای رادیکال است. رهبران جنبش سبز مانند موسوی و کروبی خواهان برکناری آیت الله خامنه ای نیستند».
از سوی دیگر آقای عبدالعلی بازرگان، از روشنفکران دینی و معتقد به مقوله سکولاریسم و از اعضای نهضت آزادی که در چند وقت اخیر بسیار به اصلاح طلبان نزدیک شده است و یکی از گردانندگان سایت جرس(جنبش راه سبز) ميباشد که در این سایت ستون همیشگی آیات سبز را دارد، در مصاحبه اخیر خود بیان کرده است که:
مبرم ترين موضوع، كه ريشه اصلى مشكلات امروزى جامعه ما به شمار ميرود، «ولايت فقيه» است كه در تعارضى آشكار با اصل مردم سالارى و حاكميت ملت مى باشد و ولايت فقيه بايد ريشه كن شود.
و بر طبق این گفته می توان گفت که عبدالعلی بازرگان که درگفتگوی فرزانه روشن که از سایت ندای سبز آزادی و جرس انتشار یافت, ایشان در زمره مارکسیست ها , سلطنت طلبان و مجاهدین خلق قرار می گیرد.
حال باید دید که چطور آقای عبدالعلی بازرگان و آقای مهاجرانی که اینقدر با یکدیگر از لحاظ تفکر فاصله دارند در قالب بیانیه پنج نفر به نام مردم ایران و به عنوان صدای مردم ایران بیانیه صادر می کنند و خبر از بیانیه های بعدی می دهند.
جدای از این تفاسیر صحبت های اخیر آقای مهاجرانی من را به یاد دوران آغازین انقلاب اسلامی می اندازد که ایشان به همه برچسب منافق بودن می زدند از جمله فریاد مرگ بر بازرگان و قطب زاده ایشان که هنوز در اذهان باقی است و در بولتن های سازمانی خود مقالات آنچنانی و اینچنانی می نگاشتند. آیا عطاالله مهاجرانی انسانی واپسگراست و به تفکرات قدیمی خویش بازگشته است یا این فلسفه و ادبیات اصلاح طلبی است که هرکس حرفی متفاوت از آقایان بزند به او برچسب های اینچنینی میزنند.
نکته دیگر اینکه مگر هرکس مارکسیست , مجاهدین خلق و سلطنت طلب باشد باید به کل او را رد کرد, حتی اگر خواسته ای به جا داشته باشد. آیا این ادبیات دهه شصت نیست؟ محصول امروز ایران, حاصل کشت همان دهه شصت است و مبادا مردم ایران با این تفکرات باز به همان روزهای سیاه بازگردند, مبادا عاقبت جنبش سبز با سردمداری افرادی با چنین تفکر به عاقبت انقلاب 57 دچار شود.
آقای مهاجرانی انگار برچسب زدن این روز ها شده است نقل تلخ همه محافل سیاسی که تحمل چند صدایی را ندارند. کمی در صحبت های خود بنگرید, فکر نمی کنید که با این تفکر اگر شما هم امام جمعه مشهد می شدید, شما نیز دچار ادبیاتی که شامل بزغاله و گوشاله و مگس است می گشتید؟
و شاید شما فردی با حافظه کوتاه مدت هستید و از حافظه بلند مدت محروم.
متن کامل هر دو مصاحبه را از اینجا می توانید بخوانید
گفتگوی عطااله مهاجرانی با نشریه ی لبنانی الوطن عربی : مخالف نظام و ولایت فقیه نیستم .
گفتگوی فرزانه روشن با عبدالعلی بزارگان: ولايت فقيه بايد ريشه كن شود.
انوشــــــه 
آیا حشمت الله مهاجرانی انسانی واپسگراست و به تفکرات قدیمی خویش بازگشته است
منظورتان عطاالله مهاجرانی است؟ لطفاً تصحیح کنید
سپاس دوست عزیز
تصحیح شد
سربلند و سبز باشید
صحبتهای مهاجرانی جنبه ی تاکتیکی داره
در شرایط فعلی بحث تغییر رهبری بیشتر شبیه جکه
جمله نیروی رادیکال در تیتیر کجاست؟
دوست عزیز کاملا متوجه منظور شما نشده ام
اما اگر منظورتان آوردن کل جمله آقای مهاجرانی در تیتر مطلب می باشد باید عرض کنم که انتخاب تیتر به عهده نویسنده می باشد و همان رادیکال خواندن بخشی از جنبش سبز و به حاشیه بردن آنها باز بحث جدایی را می طلب که در اینجا مجال نبود
و در مورد اینکه جنبه تاکتیکی دارد چه شده است که آقای مهاجرانی پا را فراتر از موسوی و کروبی می گذارد و تاکتیت را تغییر می دهد؟
اولا مهاجرانی یه کارگزانیه پس این تاکتیک هاشمیه
دوما نظر کروبی هم همین بود(البته کمی غلیظ تر)
ضمانا ارتباط و هماهنگی نسبتا خوبی بین جریان ها مختلف در بحث تاکتیک وجود داره و هرکسی در یک راستا و با ظواهر متفاوت پیش می رن (این جریانها از ایجاد کنندگان نه غزه گرفته تا مراجع و لاریجانیه)
دوست عزیز شما در این چند وقت تمامی موضع گیری های آقای خاتمی را اگر دنبال کنید به موضع آقای مهاجرانی می رسید و یا بالعکس.
شاید هر دو از تاکتیک آقای هاشمی بهره می گیرند.
و در مورد هماهنگی نظر باید ابتدا همان 5 نفر را گفت که در همین چند وقت اخیر تاکتیک و موضع متفاوتی داشتند و مهمتر از آن از صحبت های اخیر آقای موسوی چنین موضعی دیافت نمی شود.
وقتی آقای موسوی می گویند پایه های جمهوری اسلامی لرزان شده است من چنین چیزی را درک نمی کنم
از گفته ی مهاجرانی می توان آقای بازرکان را تندرو هم خواند(بجز سطلنت و خلق و کمنیست)پس نوع تیتر شما درست نیست!(هست؟)و القای مطلب داره
ایشان در ادامه صحبت خود نیروهای رادیکال و حاشیه جنبش سبز را اینگونه معرفی مکنند :
که شعار عزل آیت الله خامنه ای شعار نیروهای مسلمان جنبش سبز نیست بلکه این شعار عمدتا از طرف” نیروهای رادیکال” و بعضی “نیروهای حاشیه جنبش سبز مانند سلطنت طلبان، مارکسیست ها و مجاهدین خلق” مطرح می شود.
آیا نتیجه گیری من اشتباه است. این از اصول روزنامه نگاریست.
و دوم اینکه ما رادیکال ها را به حاشیه جنبش سبز ببریم و در آینده از جنبش سبز بیرون بی اندازیم کاری پسندیده است>؟
بدون مقدمه باید عرض کنم که عطاالله مهاجرانی مصداق کامل ابن الوقت میباشد که در ینگه دنیا و در خانه پدری خودش نشسته و میخواهد اولا از آب گل آلود ماهی بگیرد ثانیابا یکی به نعل و یکی به میخ زدن گذشته ننگین خود را از اذهان عمومی پاک کند. شعار همیشگی بیدار باشید و به تاریخ رجوع کنید. زیاد سالی از وقایع اول دگرگونی نگذشته اجازه ندهید این کوردلان منفعت طلب با گول زدن مردم بر خر مراد سوارشونداز شیر خر خورده بیشتر از مغز خر نمیتوان انتار داشت.
@mohamad:
چند سوال؟منظور از گذشته ی ننگین در اذهان چیست؟یه دوری بزنید از 10 نفر رندوم بپرس مهاجرانی کیه و کجا بوده بعد صحبت از ننگ در «اذهان» کنین
اشتباه بزرگیه اگر کسانی که اصلاح طلب بوده اند و همچنان به اصلاح طلبی اعتقاد دارند رو معتقد به برندازی بدونیم
و معتقدم مهاجرانی گذشته ی ننگینی نداره
سر بلند و سبز باشید
در شرایط کنونی شعار اصلاحطلبی بهیچوجه پاسخگو نیست. این شعار شاید پیش از کودتای 22 خرداد و کشتارهای پس از آن تا حدی موجه مینمود ولی دیگر هیچ کاربردی جز دلسرد کردن جنبش مردمی برای آزادی ندارد. و این ادعا هم که این جنبش خط قرمزش خشونت است درست نیست و تنها میدان نبرد را برای سرکوبگران خالی میکند